این دختر سرگرم کننده است و بر روی خروس رفیقی که به تازگی با او صحبت کرده و او را اغوا کرده است، می پرد. اما پس از آن آن پسر خوش شانس بود که عیار امروز حال خوبی داشت و به زودی جوجه توانست آلت تناسلی خود را در رحم او بگذارد. وقتی بالغها جوانها را لعنت میکنند - برای من همیشه هیجانانگیز است، زیرا زیبایی و جوانی اینگونه است، و یک تجربه باورنکردنی وجود دارد، در درجه اول جنسی.
آنها می دانند چگونه خلق و خوی چنین جوجه های ساده ای را ایجاد کنند - آنها توپ ها را تکان می دهند، لیس می زنند، می مکند. و سپس او را به احمق راه می دهند. و می خواهی لعنتش کنی و به دوستانت زنگ بزنی. چون بالاخره اون یه عوضی میشه بهتر است او را اینگونه بسازیم تا اینکه او را بدون اجازه دور بزنیم. او حتی از دوربین هم خجالت نمیکشد - برعکس، او حتی جلوی دوربین بهتر تکان میخورد تا احمقش بهتر دیده شود.
خوب، او شبیه مورمون ها نیست، او خیلی خوش قیافه و آراسته است. اما دخترهای هوکر واقعاً بامزه هستند. به دلایلی من تیرهتر را بیشتر دوست داشتم، با وجود اینکه ظاهری شبیه یک آدم ساده و چاق به نظر میرسد، برخلاف ظاهر مدلمانند بلوند. اما او بیشتر اهل خانه است. آنها می توانند با آن مورمون کنار بیایند. بله، و او در پایان بسیار خوب است. مورمون دیگر که تمام مدت روی صندلی نشسته بود و به جای شرکت در آن، خودارضایی می کرد، خنده دار بود.
من، من، من، من، من.